فکر کنم داره کاربرد صیغهها رو یاد میده:
- هنگام شرح دادن که حالت فرد یا افراد یا موقعیت کلی یا پیشزمینهی فلان رخداد اصلی چی بود، اوضاع چهطوری بود وقتی فلان اتفاق افتاد، از گذشته با ing استفاده میکنیم.
To set the scene یعنی شرح دادن یا خلق کردن پیشزمینه. مثلاً حکایتی رو داریم شرح میدیم. اول میگیم، برای مثال، که "هوا تازه داشت روشن میشد. توی کوچه باد میوزید. سگهای قریه در دوردست عوعوکنان دنبال هم میکردند و به سر و کلهی هم میپریدند. آقام گوشهی ایوان سر سجاده دعا میخواند." تا اینجا داریم زمینه را میسازیم و همهی فعلها ماضی استمراریه. و بعد اتفاق اصلی: "ناگهان صدای فریاد مشحسن از سر دیوار آمد که آی، بیایید، گاوم زایید."
- از طرف دیگه گاهی هم پیشزمینه خودش یک اتفاق نسبتاً اصلیه، یک فعل به نسبت مهم که اتفاق افتاده و تموم شده. در اینجور مواقع از صیغهی had به اضافهی past participle یا درواقع از فعل past perfect که تو فارسی میشه ماضی بعید استفاده میکنیم.
A previous action یعنی یک کنش پیشینی. مثلاً میگیم "محرم و صفر آمده بودند و نشسته بودند سر آغل به تماشا. گاو مشحسن خسته از زاییدن دراز کشیده بود به پهلو و نوزاد کنارش به خواب رفته بود." همهی فعلها ماضی بعید. اما کنش اصلی اینه: "ناگهان مشحسن از تاریکی آغل آمد بیرون، سراپا خونین و با سر و موی آشفته. همسایهها ترسیدند و پا به فرار گذاشتند."