درواقع who was چیزیه که حذف شده. گمونام sitting behind him درمجموع یک جور صفت میشه، یا یک جور توضیح، برای the man: مردکِ پشتِ سری، مردی که پشت سر او نشسته بود.
چند مثال دیگه:
The woman (who is) talking to the bride is my sister.
زنی که دارد با عروس حرف میزند خواهر من است.
The wind (which was) blowing in the opposite direction lifted her skirt up.
باد مخالف دامناش را بالا زد. بادی که در جهت مخالف میوزید دامناش را بالا برد. باد وزان در جهت مخالف دامناش را بالا زد.
The beast (that is) howling is a jackal.
این جانور زوزهکش (ناماش) شغال است. این که زوزه میکشد یک شغال است.
I remember a boat (that was) sailing past along the river, a flock of birds (that were) making a circle in the crimson sky, factory workers (who were) returning home at dusk.
قایقی گذران بر رودخانه را به یاد میآورم و فوجی پرنده را که در آسمان گلرنگ دایره میزدند و کارگران کارخانه را تنگ کلاغپر در راه بازگشت به خانه.