پنجاه هزار پاسخ, ده هزار بازدید روزانه در پربیننده ترین سایت زبان- به ما در تلگرام ملحق شوید: @chiMigan

+2 امتیاز
175 بازدید
در English to Persian توسط (191 امتیاز)

I wrapped the thick rope around my fist and yanked, but it didn’t give, wedged by the push of the current between the rocks below

2 پاسخ

0 امتیاز
توسط (306k امتیاز)

wedged در اون جمله، مترادف stuck و jammed و ... به معنی گیر کردن/ گیر افتادن (بین دو چیز یا درون چیزی) است.

.... با / در اثر فشار جریان آب،  لای / بین صخره های / (تخته) سنگهای زیر آب گیر کرد. / گیر افتاد. / پیچ خورد (بهم تابید)‌ و‌ در نیومد.


https://www.google.com/url?sa=t&source=web&rct=j&opi=89978449&url=https://www.merriam-webster.com/thesaurus/wedged&ved=2ahUKEwiU2Jbuz6WJAxVRQEEAHRkGFugQFnoECA8QBQ&usg=AOvVaw11Bjml535-oexfzPUITbl6

0 امتیاز
توسط (34.4k امتیاز)
بازنگری شد توسط
طناب ضخیم را دور دستم پیچیدم و محکم کشیدم اما حرکت نکرد چونکه جریان آب طناب را در لابلای تخته سنگهایی که زیر آن بود انداخته و آنجا گیر کرده بود.

پرسشهای مرتبط

+1 رای
2 پاسخ 291 بازدید
+1 رای
3 پاسخ 242 بازدید
+1 رای
1 پاسخ 512 بازدید
+1 رای
1 پاسخ 404 بازدید
0 امتیاز
1 پاسخ 187 بازدید
کلیه محتوای این سایت توسط کاربران در سایت چی‌میگن وارد شده است. حق کپی این مطلب با چی‌ میگن می‌باشد .

هدف اصلی سایت چی میگن کمک به شما در تبدیل جملات فارسی به انگلیسی،
تبدیل اصطلاح های فارسی به اصطلاحات انگلیسی، آموزش انگلیسی چه در کاربرد چه در استفاده روز مره انگلیسی، آشنایی با کاربرد اصطلاحات انگلیسی و همینطور برعکس، پیدا کردن معادل فارسی اصطلاحات تکنیکی انگلیسی است.

...