hit the jackpot
این اصطلاح دو معنی داره که کمی با هم متفاوتن، تفاوت نظرات دوستان هم به همین دلیله:
1- Literal meaning: to win a large amount of money gambling or in a lottery.
برنده شدن در قرعه کشی، بردن در قمار و بازی قمارگونه، شانس آوردن، شانسی پولدار شدن، شانسی به پول و پله رسیدن
Sally hit the jackpot in lottery.
سالی توی لاتاری/قرعهکشی برنده شد.
سالی شانسش زد و توی قرعهکشی برنده شد.
شانس سالی گفت و توی قرعهکشی برنده شد.
2- figurative meaning: to be exactly right; to find exactly what was sought.
توی خال زدن؛ عدل (/درست) همان را که میخواهی پیدا کردن؛ به مراد رسیدن؛ دقیقاً به هدف زدن
I wanted a small house with a fireplace, and I hit the jackpot with this one.
یک خانه کوچک با شومینه میخواستم و با این خانه دقیقاً به هدفم رسیدم/دقیقاً زدم توی خال.
English definitions and examples from "McGraw Hills Idioms Dictionary"