پنجاه هزار پاسخ, ده هزار بازدید روزانه در پربیننده ترین سایت زبان- به ما در تلگرام ملحق شوید: @chiMigan

+3 امتیاز
2.8k بازدید
در پیشنهاد و همفکری توسط (15.5k امتیاز)

نخود هر آشی بودن

در هر کاری (یا کارهای زیادی) دست داشتن

Have a finger in the pie

Have one's finger in the pie

Have a finger in every pie

Have one's finger in too many pie

 

to be involved in and have influence over many different activities, often in a way that other people do not approve of

 

Ex:

You can't make a decision on any kind of funding without consulting him - he has a finger in every pie.

توسط (27.1k امتیاز)

Great (+)

توسط (10 امتیاز)

اینم اضافه کنید که خیلی مرتبطه:

http://uclnet.com/1396/05/proverb-60/

3 پاسخ

+4 امتیاز
توسط (16.9k امتیاز)

put/stick your oar in

to say or do something which annoys other people because they have not asked you to join their conversation or activity

No-one asked him to help - he's always sticking his oar in.

توسط (22.4k امتیاز)

Great+

توسط (68.6k امتیاز)

That's it.

1+

توسط (304k امتیاز)

Like.+1

+1 رای
توسط (55.1k امتیاز)
+1 رای
توسط (9.4k امتیاز)

put ones nose in ones task

پرسشهای مرتبط

+3 امتیاز
2 پاسخ 433 بازدید
ژانویه 3, 2016 در فارسی به انگلیسی توسط مسعود (632 امتیاز)
0 امتیاز
2 پاسخ 333 بازدید
دسامبر 15, 2013 در فارسی به انگلیسی توسط sadeq_s (1.9k امتیاز)
0 امتیاز
1 پاسخ 261 بازدید
+1 رای
1 پاسخ 10.0k بازدید
کلیه محتوای این سایت توسط کاربران در سایت چی‌میگن وارد شده است. حق کپی این مطلب با چی‌ میگن می‌باشد .

هدف اصلی سایت چی میگن کمک به شما در تبدیل جملات فارسی به انگلیسی،
تبدیل اصطلاح های فارسی به اصطلاحات انگلیسی، آموزش انگلیسی چه در کاربرد چه در استفاده روز مره انگلیسی، آشنایی با کاربرد اصطلاحات انگلیسی و همینطور برعکس، پیدا کردن معادل فارسی اصطلاحات تکنیکی انگلیسی است.

...