پنجاه هزار پاسخ, ده هزار بازدید روزانه در پربیننده ترین سایت زبان- به ما در تلگرام ملحق شوید: @chiMigan

+1 رای
2.5k بازدید
در فارسی به انگلیسی توسط (1.1k امتیاز)

3 پاسخ

+2 امتیاز
توسط (68.6k امتیاز)
انتخاب شد توسط
 
بهترین پاسخ

Hi

1.sediment

http://www.oxforddictionaries.com/definition/english/sediment

2. settle

Oxford: 

(Of suspended particles) sink slowly in a liquid to form sediment.

Examples:

 

Fill a jug and leave it to stand until the sediment has settled, then use the clear water at the top.

The pepper slowly settled to the bottom of the glass leaving a few grains on the surface which Bond dabbed up with the tip of a finger.

Fine sediment remains in suspension much longer and travels far out to sea, where it settles slowly to the bottom.

+1 رای
توسط (18.3k امتیاز)

hi there

settling 

forming sediment

توسط (23 امتیاز)
توی متن‌های شیمی معمولا precipitation هم مینویسن
0 امتیاز
توسط (1.7k امتیاز)
And how about deposit
توسط (68.6k امتیاز)

سلام

deposit به معنی "ته نشین کردن" یا "باعث رسوب کردن چیزی شدن" است.

پرسشهای مرتبط

+2 امتیاز
3 پاسخ 1.3k بازدید
0 امتیاز
1 پاسخ 452 بازدید
0 امتیاز
1 پاسخ 678 بازدید
0 امتیاز
2 پاسخ 1.0k بازدید
ژوئن 26, 2019 در فارسی به انگلیسی توسط Fahimeh98 (47 امتیاز)
کلیه محتوای این سایت توسط کاربران در سایت چی‌میگن وارد شده است. حق کپی این مطلب با چی‌ میگن می‌باشد .

هدف اصلی سایت چی میگن کمک به شما در تبدیل جملات فارسی به انگلیسی،
تبدیل اصطلاح های فارسی به اصطلاحات انگلیسی، آموزش انگلیسی چه در کاربرد چه در استفاده روز مره انگلیسی، آشنایی با کاربرد اصطلاحات انگلیسی و همینطور برعکس، پیدا کردن معادل فارسی اصطلاحات تکنیکی انگلیسی است.

...