ميتونم كوه ها رو جابجا كنم
مي تونم معجزه كنم، معجزه
مي تونم تو رو مثل يك سوگند [ كه مقدسه] حفظ كنم
دعا ميكنم كه فقط مرگ ما رو از هم جدا كنه
اون ميخواد كه مثل اما ترمن برقصه
منو دفن كنه تا اعتراف كنم
اون ميخواد كه مثل اما ترمن برقصه
ولي من نمي تونم تو رو از فكرم بيرون كنم
بوي ***در تابستان
و بوي عطر "اترنيتي، از كلوين كلاين" لعنتي، آره،
منو تيكه تيكه كن، هر چقدر كه ميشه
(اونوقت) زهرتو بذار داخل من [احتمالاً درخواست ***]
خون، خون بره
ارزش دو تا شيرو داره ، بفرما من هستم،
[من حاضرم مثل بره خودمو فداي تو كه مثل شير هستي بكنم]
با لباساي ديشب و با رؤياهاي فردام خوابيدم
ولي اونا [روياهام] اون طور كه به نظر ميان آروم نيستن
تو راهتو پيدا مي كني
و مرگ ممكنه تو رو زنده پيدا كنه [اميدوارم اونقدر طولاني عمر كني كه به هر چي مي خواي برسي]
منو ببر به يه جاي نامعلوم
به ديتون (اوهايو) ، تا اوضاعو متحول (برعكس ) كنيم.