پنجاه هزار پاسخ, ده هزار بازدید روزانه در پربیننده ترین سایت زبان- به ما در تلگرام ملحق شوید: @chiMigan

+3 امتیاز
5.4k بازدید
در فارسی به انگلیسی توسط (9.2k امتیاز)

 

4 پاسخ

+5 امتیاز
توسط (12.0k امتیاز)

evasive

elusive

توسط (27.1k امتیاز)

nice!

توسط (55.1k امتیاز)

Good.

توسط (1.5k امتیاز)

Hi,

Can you provide an example on how to use it please?

+4 امتیاز
توسط (55.1k امتیاز)

Hi

Maybe:

Language fades away without practice.
 

+3 امتیاز
توسط (68.6k امتیاز)

Hi

English is elusive. It has to be reviewed everyday; otherwise, it will fade away.

 

Elusive (Websters): 1. hard to find or capture

2. hard to understand, define, or remember.

+2 امتیاز
توسط (15.5k امتیاز)
بازنگری شد توسط

Apart from elusive, we can use these words:

Fleeting

Fugitive: difficult to grasp or retain, Quick to disappear

 

Examples:

Fugitive thoughts

a fugitive dye

As he daydreamed, fugitive thoughts passed through his mind.

http://www.merriam-webster.com/dictionary/fugitive

واژه فرّار در شیمی هم هست که معادل زیر را دارد:

Volatile

something that can be easily vaporized

توسط

slippery

کلیه محتوای این سایت توسط کاربران در سایت چی‌میگن وارد شده است. حق کپی این مطلب با چی‌ میگن می‌باشد .

هدف اصلی سایت چی میگن کمک به شما در تبدیل جملات فارسی به انگلیسی،
تبدیل اصطلاح های فارسی به اصطلاحات انگلیسی، آموزش انگلیسی چه در کاربرد چه در استفاده روز مره انگلیسی، آشنایی با کاربرد اصطلاحات انگلیسی و همینطور برعکس، پیدا کردن معادل فارسی اصطلاحات تکنیکی انگلیسی است.

...