I am trying to make you understand
سعی میکنم بفهمونمت
I am trying to understand you
سعی میکنم درکت کنم/بهممت
***
فعل های متعدی transitive و فعل های لازم intransitive
فعل های متعدی (کنان/کننده) نیاز به مفعول دارند. مثال
خواباندن, شستن, دم کردن, پختن, باز کردن, بسته کردن, فهماندن
فعل های لازم (شونده) نیازی به مفعول ندارند. مثال
خوابیدن, شسته شدن, دم شدن, پخته شدن, باز شدن, بسته شدن, فهمیدن
در انگلیسی تعداد معدودی از فعل ها هم لازم و هم متعدی هستند. برای تبدیل افعال متعدی به لازم, باید از فرمول زیر استفاده کنید.
have been/gotten/become + PP verb
be + PP verb
get/make sth/sb to transitive verb
He will try to fix your phone. تعمیر میکند
>> I will get him to fix my phone. تعمیر کند
>> My phone will be fixed (by Anderson) تعمیر میشود
Mom will cook the food tonight. پخته میکند
>> food will be cooked (by mom) پخته میشود
>> I will get mom to cook the food پخته کند
Dad shut the door. بسته کرد
>> Door has been shut (by dad) بسته شده
>> I made dad shut the door. بسته کنه
اطلاعات مشابه در لینک زیر
Differences between "has got included" and "has been included"
http://chimigan.com/89978/Differences-included-included