پنجاه هزار پاسخ, ده هزار بازدید روزانه در پربیننده ترین سایت زبان- به ما در تلگرام ملحق شوید: @chiMigan

0 امتیاز
273 بازدید
در English to Persian توسط (2.4k امتیاز)
بازنگری شد توسط

This situation was still confusing though, he pushed him to the edge, that's why he had finally let out his real nature talk.

اگر چه این وضعیت هنوز هم سرگرم‌کننده بود، اون رو به آستانه ی فشار هل داده بود. و این دلیل این بود که اون بالاخره به طور معمولی حرف زد

2 پاسخ

+1 رای
توسط (304k امتیاز)
انتخاب شد توسط
 
بهترین پاسخ
پیشنهادات :

 بجای سرگرم کننده استفاده از گیج کننده

(چون در متن اومده که : he pushed him ) پس : او تا سرحد توان اونو تحت فشار قرار داد و این شد که اونم بالاخره / سرانجام حرف واقعی دلشو زد. / اونچه که واقعا توی ذاتش/ طبیعت وجودش بود رو بیان کرد. / به زبون آورد.
+1 رای
توسط (8.2k امتیاز)
بازنگری شد توسط

push/drive somebody over the edge

If an unpleasant event pushes someone over the edge, it makes them start to behave in a crazy way

Pushing somebody over the edge alludes more to a loss of control which might then be manifested via anger, insanity etc.

for example: She had been driven over the edge by the separation from her husband.

 

پرسشهای مرتبط

0 امتیاز
2 پاسخ 227 بازدید
0 امتیاز
1 پاسخ 214 بازدید
0 امتیاز
1 پاسخ 180 بازدید
آوریل 17, 2017 در English to Persian توسط TGHNN (2.4k امتیاز)
0 امتیاز
1 پاسخ 198 بازدید
ژانویه 20, 2017 در English to Persian توسط TGHNN (2.4k امتیاز)
+2 امتیاز
2 پاسخ 322 بازدید
کلیه محتوای این سایت توسط کاربران در سایت چی‌میگن وارد شده است. حق کپی این مطلب با چی‌ میگن می‌باشد .

هدف اصلی سایت چی میگن کمک به شما در تبدیل جملات فارسی به انگلیسی،
تبدیل اصطلاح های فارسی به اصطلاحات انگلیسی، آموزش انگلیسی چه در کاربرد چه در استفاده روز مره انگلیسی، آشنایی با کاربرد اصطلاحات انگلیسی و همینطور برعکس، پیدا کردن معادل فارسی اصطلاحات تکنیکی انگلیسی است.

...