سلام دوستان من میخوام جمله زرد رنگو ترجمه کنم فعل های زیادی رو پیدا کردم اما میترسم طرف مقابل منظورمو نفهمهخ مثلا برای فعل قلاب شدن یا گیر کردن become hooked getting hooked getting stuck get caught or catch رو پیدا کردم اما نمیدونم کدومو استفاده کنم مثلا become hooked معنی معتاد شدن به یه چیز رو میده و معنی قلاب شدن رو نمیده من در ابتدا دنبال معنی قلاب شدن هستم بعد گیر کردن
اینم جمله جهت ترجمه
ممنون از لطفتون
انتهای میلگرد ها کاور های بتنی موقع برداشتن کاور به وایر ها قلاب میشوند و گیر میکنند
( توضیحاتی پیرامون ترجمه بهتر : در واقع اگه دیده باشید یه سری کانال ها هستند که روشون کاور یا در پوش بتنی میذارند و این درپوش های بتنی یه دستگیر براش ساختن با میلگرد برا بلند کردن اون در پوشا حالا متاسفانه اون میلکردها از بتن زده بیرون و شکل قلاب مانند هست وقتی میذارنش رو کانال اون ته دستگیره ها که به صورت قلاب ماننده به کابلا گیر میکنه و نمیشه که کاور بتونی رو ورداریم )