پنجاه هزار پاسخ, ده هزار بازدید روزانه در پربیننده ترین سایت زبان- به ما در تلگرام ملحق شوید: @chiMigan

+1 رای
1.1k بازدید
در English to Persian توسط (35 امتیاز)
fictive یعنی "داستان دار / داستان مند"

fictitious یعنی "داستان گونه / داستان وار" ؟

3 پاسخ

+1 رای
توسط (170 امتیاز)

fictitious

خیالی، تخیلی، موهوم، ساختگی، غیر واقعی، دروغی، جعلی، بی اساس، بی پایه، پندارین

fictive

ساختگی، افسانه ای، دروغی، داستانی، پنداری، وهمی، ادبیات داستانی، آثار باستانی

0 امتیاز
توسط (3.6k امتیاز)

لغات Fictional ، Fictive و Fictitious هر سه از Fiction به معنی "داستان" گرفته میشن.

Fictive در رابطه با داستان ها و به زبان ساده، نوعی پردازش ذهنی در قالب داستان تعریف میشه که وابسته به روایت و خیال پردازیه.

Fictitious در رابطه با داستان و به زبان ساده، نوعی پردازش به وهم و وانمودین جلوه دادن تعریف میشه که وابسته به تخیل، جعل و توهمه.

مفهوم این گونه کلمات رو معمولا باید شرح داد با این حال از نظر لغوی میتونیم بدین شکل معنی کنیم:

Fictive : داستان سرایانه

Fictitious : داستان گونه

توسط (35 امتیاز)
- یعنی چی داستان سرایانه ؟

- من منظور دقیقم این بود که ببینم، چطور می شه این سه تا پسوندو به فارسی ترجمه کرد؛ طوری که سه تا صفت مجزا، از یه ریشه ی واحد ساخته بشه.
توسط (3.6k امتیاز)
بازنگری شد توسط

همونطور که گفتم، برای بیان معانی اینجور لغات نیاز به تشریح اونا هست.

اما به شکل یک لغت یا صفت، پیشنهاد هایی که دادم به نظرم مناسب ترین گزینه ها هستند.

ببینید من با توجه به ترجمه خود شما فهمیدم که منظورتون معنی و کاربرد این لغات در زمینه داستانی هست. وگرنه به شکل یک لغت معانی مختلفی دارن.

اما توی بخش داستان این ها هرکدوم نوعی شکل از داستان رو تعریف میکنند.

داستان سرایانه هم که مشخصه. داستان سرایی همون داستان گویی یا انتقال روایته.

و لغت fictive وابسته به داستان سراییه. یعنی داستانی که با خیال و رویاپردازی همراه میشه. وقتی روایت رو منتقل میکنی میشه داستان سرایی و وقتی لحن داستان سرایی بگیری و شکل داستان یک روایت رو شرح بدی، میشه داستان سرایانه! به عبارت ساده تر، چیزی که توسط ذهن به شکل داستان خلق میشه، fictive نام داره. که اصطلاحا برای بیان معنی این کلمه از عبارت fictive loves the imagination استفاده میشه که یعنی وابستگی به تخیل !

به عنوان یه مثال عملی، وقتی تو مثلا داری به قراری که فردا با مثلا رفیق دوران دبستانت داری فکر میکنی و برای قرار تمرین میکنی، اون فضا و رفیق خیالی تو توی تمریناتت، fictive توئه!

 

پیشنهاد من همون "داستان سرایانه" و "داستان گونه" هست.

داستان سرایانه: تشابه جو و لحن روایتی که در حال بیان کردن هست به داستان

داستان گونه: تشابه یک روایت به داستان.

 

0 امتیاز
توسط (74.1k امتیاز)

در یک معنا می شه هر دو رو "خیالی" یا "خیال وار" ترجمه کرد.

اما لغت fictitious می تونه معانی دیگه ای مثل "جعلی و ساختگی و صوری" هم داشته باشه. مثلا اسم / آدرس جعلی.

 

 

توسط (35 امتیاز)
مرسی برای هر دو تا جواب

پرسشهای مرتبط

+1 رای
1 پاسخ 227 بازدید
0 امتیاز
2 پاسخ 1.3k بازدید
+2 امتیاز
1 پاسخ 432 بازدید
0 امتیاز
0 پاسخ 212 بازدید
+1 رای
1 پاسخ 486 بازدید
کلیه محتوای این سایت توسط کاربران در سایت چی‌میگن وارد شده است. حق کپی این مطلب با چی‌ میگن می‌باشد .

هدف اصلی سایت چی میگن کمک به شما در تبدیل جملات فارسی به انگلیسی،
تبدیل اصطلاح های فارسی به اصطلاحات انگلیسی، آموزش انگلیسی چه در کاربرد چه در استفاده روز مره انگلیسی، آشنایی با کاربرد اصطلاحات انگلیسی و همینطور برعکس، پیدا کردن معادل فارسی اصطلاحات تکنیکی انگلیسی است.

...