You're supposed to + (verb
شما باید...
"You had better change your attitude."
معادل فارسی: اخلاقتو خوب کن.
"Are you into working out at home or at the gym?"
بیشتر اهل اینی که توی خونه ورزش کنی یا تو باشگاه؟
"Rumor has it that they are going to get married."
خبرا رسیده که (کلاغه خبر داده/ شنیدم که) داری عروسی می کنی.
"I'm not sure if my wife will understand."
مطمئن نیستم که زنم درک کنه. (بفهمه)
"You cannot please everyone all the time."
(ضرب اامثله) تو نمیتونی همیشه همه رو راضی نگه داری.
"I'm having a hard time downloading songs to my iPod."
با بدبختی (به سختی) دارم آهنگ برای آیپادم دانلود میکنم.
"I shall go outside if it's nice out."
اگه هوا خوب باشه. میرم بیرون.
"I'm not sure if I understand your question."
مطمئن نیستم متوجه منظورتون از این سوال شده باشم.
"I am not sure if I can handle it."
مطمئن نیستم بتونم این کارو انجام بدم. (این قضیه رو اداره کنم.)