نتونستم درست ترجمه کنم. جمله یک جوریه.
عامل اصلی استرس زای خانم تی تهدید عمیقی بود که تشخیص و عملکرد اصلاح شده اخیر از بیماری محتمل فلج چندگانه که در تصورش/ذهنش از خودش به عنوان بدنی سالم, قوی و دارای تسلط بر بدنش داشته بود.
stressor عامل استرس زا
profound عميق ، پر ژرفا، بي پاياب ، ژرف
major بزرگ ، كلان ، عمده
threat تهديد، هراسه ، بيمداد
alter عوض كردن ، تغيير دادن
functioning درحال كار، داير؛ عمل ، كار
diagnosis تشخيص بيمارى ، بازشناسي
probable محتمل ، شايند، شايمان
MS = multiple sclerosis فلج چندگانه
image ينش ، خاطره ، تصور
has had داشته بود
possess مالك بودن ، دارا بودن
mastery مهارت ، چيره دستي ، خبرگي