Introduces mapping tools to gather useful information from the ecosystem and use it effectively when decision-making.
ابزارهای نقشه دهی/نگارش جهت جمع اوری اطلاعات سودمند از زیست بوم را معرفی میکند و از آنها به شکل موثری در هنگام تصمیم گیری استفاده میکند.
Giving a pitch to a panel for feedback.
دادن زاویه/لحن قوی/جنبه به هیت داوران به خاطر بازتاب (نظر دهی)
mapping
مسیردهی , نقشه بندی, تبدیل طرح ؛ نقشه برداری ، نگاشت ، نقشه برداری، نقشه کشی, تصویر دهی
eco mapping
بوم نگاری, نگاشت زیست بوم
pitch
قير، پرتاب ، ضربت باچوگان ، نصب ، استقرار، اوج پرواز، اوج ، سرازيرى ، جاى شيب ، پلكان ، دانگ صدا، زيروبمى صدا، استواركردن ، خيمه زدن ، برپاكردن ، نصب كردن ، (دربيسبال )توپ رابه طرف چوگان زن پرتاب كردن ، توپ را زدن
1- قير، زيف ، شر پون
2- انواع انگم ها و بيتومن ها (bitumens) كه از گياهان يا مواد نفتي گرفته مي شوند و داراى ويژگي هاى قير هستند
3- قير پوش كردن ، قير اندود كردن
1- افكندن ، پرتاب كردن ، انداختن ، پراندن ، سوت كردن
2- (خيمه و غيره ) برپا كردن ، زدن ، جايگزين شدن ، اتراق كردن
3- دور انداختن
4- (مهجور) آرايش جنگي كردن ، رزم آرايي كردن
5- (در اندازه يا حد معيني ) تنظيم كردن
6- (آواز) دانگ ، (صدا) زيروبمي ، ارتفاع ، (ساز موسيقي ) كوك كردن ، ميزان كردن ، نواك
7- از سر افتادن ، شيرجه رفتن ، فرو افتادن ، نقش بر زمين شدن
8- سرازير شدن ، شيب دار شدن
9- (كشتي و هواپيما) تكان خوردن ، (ناگهان ) الاكلنگ كردن ، (از سينه و سپس از پاشنه ) بلند شدن ، بالا و پايين رفتن ، تكان (در دريا ياهواى طوفاني )، تلاطم
10- (بيس بال ) گوى پران بودن ، گوى پراني كردن
11- پرتاب
12- هر چيز افكنده شده ، طول پرتاب
13- ميزان ، درجه ، حد
14- ميزان شيب ، درجه ى سرازيرى
15- نحوه ى حرف زدن ، (به ويژه فروشندگان ) چرب زباني
16- (انگليس ) زمين بازى
17- محل خيمه زني ، محل پارك كردن تريلرها و كمپرسي ها
18- (دستفروش و روزنامه فروش و غيره ) محل كسب (معمولا درپياده رو)، دكه
19- (معمارى ) ميزان شيب بام ، شيب داشتن
20- (كان شناسي ) فرو رفتگي رگه يا لايه
21- (بازى گلف ) ضربه زدن به طورى كه گوى در هوا قوس بزند، (اين نوع ضربه ) ضربه ى قوسي
22- (پروانه ى هواپيما) زاويه ى ملخ ، گام ملخ ، زاويه ى پره هاى پروانه ، مسافتي كه پروانه در يك دور زدن به جلو مي رود
23-(مكانيك ) فاصله ى مراكز دو دنده يا پيچ متوالي ، فاصله ى يك شيار تا شيار مشابه ، گام
24- قله ، اوج ، بالاترين حد