پنجاه هزار پاسخ, ده هزار بازدید روزانه در پربیننده ترین سایت زبان- به ما در تلگرام ملحق شوید: @chiMigan

+1 رای
891 بازدید
در فارسی به انگلیسی توسط (28.8k امتیاز)
خیلی گرفتارم
توسط (28.8k امتیاز)
صفت لطفا ، خودم hard-pressed رو پیدا کردم

5 پاسخ

+2 امتیاز
توسط (102k امتیاز)
بازنگری شد توسط

I have a lot on my plate-my hands are full.

+2 امتیاز
توسط (16.9k امتیاز)
بازنگری شد توسط

I'm tied up

When someone is tied up, they are busy or are prevented from doing something, such as speaking to someone or going somewhere, because they are involved in another event or activity

I'm afraid we can't meet till Wednesday - I'm tied up on Monday and Tuesday.

Mrs Moran is tied up in a meeting at the moment, but I'll ask her to call you later.

 

have your hands full

I'd love to help but I've got my hands full+ V+ing

 

 

 

 

توسط (59.4k امتیاز)

Nice! +1.

+2 امتیاز
توسط (21.6k امتیاز)
+1 رای
توسط (27.1k امتیاز)

I'm too busy. (Adj)

I've got several irons in the fire.(idiom)

0 امتیاز
توسط (304k امتیاز)

I am into some affairs up to my / the ears.

I am busy up to my / the eras (these days).

هیچ پرسش مرتبطی وجود ندارد

کلیه محتوای این سایت توسط کاربران در سایت چی‌میگن وارد شده است. حق کپی این مطلب با چی‌ میگن می‌باشد .

هدف اصلی سایت چی میگن کمک به شما در تبدیل جملات فارسی به انگلیسی،
تبدیل اصطلاح های فارسی به اصطلاحات انگلیسی، آموزش انگلیسی چه در کاربرد چه در استفاده روز مره انگلیسی، آشنایی با کاربرد اصطلاحات انگلیسی و همینطور برعکس، پیدا کردن معادل فارسی اصطلاحات تکنیکی انگلیسی است.

...