واژهی buffet احتمالاً از فرانسوی به زبون انگلیسی راه پیدا کرده و به معنای غذاهای سرد و گرم و پیشغذاهای مختلفیه که همه بر یک میز مرکزی یا روی پیشخوانی کنار دیوار چیده میشن تا خورندگان بتونن خودشون برن سر میز و از هر خوراک که خواسته باشن بردارن و از خودشون پذیرایی کنن. بنابراین buffet table به معنای سفرهی همگانیه، یا میز خوراکیهای آماده، یا پیشخوان پذیرایی از خود.
در مورد دوم باید زحمت بکشید و جملهی کامل بنویسید تا بشه درست ترجمه کرد. ولی تا همین حد هم که نوشتهید معلومه میخواد برسونه "به قاعده آدم فکر میکنه من باید فلان کار رو بکنم یا چنین و چنان جور باشم". برای مثال، گوینده برای کسی موقعیت خودش رو شرح میده و میگه "پول زیادی در نمیآوردم و اوضاع اقتصادی مملکت هم بد بود. حالا هرکی باشه فکر میکنه در این شرایط بهتره و بایستی یک کمی محتاطانه خرج بکنم. اما من بهعکس هرچی داشتم به باد دادم."