پنجاه هزار پاسخ, ده هزار بازدید روزانه در پربیننده ترین سایت زبان- به ما در تلگرام ملحق شوید: @chiMigan

0 امتیاز
283 بازدید
در English to Persian توسط (142 امتیاز)

1:

'They 'did their best' to put their son off the idea of 'acting as a career.

2:

Off putting;adjective

Some children find it off-putting to have a teacher watching them while they work.

3:

Take off در حالت اسم یعنی چی؟

4:

What time is your flight due to take off?

Due to یعنی چی؟

1 پاسخ

+1 رای
توسط (55.1k امتیاز)

Hi


1- To put smb off= منصرف کردن

2- Off putting= unpleasant  ناخوشایند

3- بلند شدن طیاره از روی باند/ تقلید

4- اینجا due هست نه due to

یعنی زمان مقرر

پرسشهای مرتبط

+1 رای
2 پاسخ 565 بازدید
نوامبر 25, 2013 در English to Persian توسط zohreh.sh (4.4k امتیاز)
+3 امتیاز
2 پاسخ 430 بازدید
آگوست 21, 2013 در English to Persian توسط amirrajayi (3.5k امتیاز)
+4 امتیاز
2 پاسخ 845 بازدید
اکتبر 14, 2013 در English to Persian توسط zohreh.sh (4.4k امتیاز)
+2 امتیاز
1 پاسخ 636 بازدید
سپتامبر 8, 2013 در English to Persian توسط amirrajayi (3.5k امتیاز)
+2 امتیاز
2 پاسخ 979 بازدید
آگوست 21, 2013 در English to Persian توسط pmc-ooo (9.4k امتیاز)
کلیه محتوای این سایت توسط کاربران در سایت چی‌میگن وارد شده است. حق کپی این مطلب با چی‌ میگن می‌باشد .

هدف اصلی سایت چی میگن کمک به شما در تبدیل جملات فارسی به انگلیسی،
تبدیل اصطلاح های فارسی به اصطلاحات انگلیسی، آموزش انگلیسی چه در کاربرد چه در استفاده روز مره انگلیسی، آشنایی با کاربرد اصطلاحات انگلیسی و همینطور برعکس، پیدا کردن معادل فارسی اصطلاحات تکنیکی انگلیسی است.

...