Question

Im fitting to bounce به فارسی چی میشه ؟

Comments

لطفا اگر براتون امکان داره ، قسمت بیشتری از متن مربوطه را بنویسید تا ترجمه دقیقتری را دریافت کنید.

---

I am fitting (it) to bounce. 

برابرش میکنم/روبراهش میکنم/ میزونش میکنم تا روش بپرم (یا حالت فنری داشته باشه). مثل ترامپولین و امثال اینا.

طبق گفته های آقای بزرگمهر اگه جمله رو کاملتر بزارید بهتر میشه ترجمه کرد.

Answer 1

من آماده رفتن/ترک هستم.

 

Let's bounce = Let's leave

To be fitting to do something
to be about to do something

 

The same as "be fixing to do sth"

 

Bounce
1- (مانند توپي كه به زمين بخورد) جهيدن ، ورجه ورجه كردن ، ورجهيدن ، جهاندن ، سيستن ، جهمند بودن
2- جهش ، ورجهش ، ورجه ورجه ، جهندگي ، جهمندى
3- (خودماني  معمول در قمار خانه يا ميخانه ) آدم مزاحم يا بد مست را بيرون انداختن ، اخراج
4- ورپريدن ، ناگهان پريدن ، برجستن
5- (بانكدارى ) چك بي محل را برگرداندن ، وازدن ، واخواست شدن
6- (انگليس ) گستاخي ، هارت و پورت
7- (عاميانه ) پويايي ، انرژى ، پرتكاپويي ، انعطاف ، سرسختي
8- بالا و پايين پريدن