پنجاه هزار پاسخ, ده هزار بازدید روزانه در پربیننده ترین سایت زبان- به ما در تلگرام ملحق شوید: @chiMigan

+1 رای
1.8k بازدید
در فارسی به انگلیسی توسط (25 امتیاز)
مثلا بگیم:

من قصد دارم جا پام رو توی این شرکت محکم کنم.
توسط
+2

I'm trying to get/gain a firm foothold in the company.

توسط (25 امتیاز)
سلام. همچین چیزی من سرچ کردم نداریم. این ترجمه تحت الفظی هست.
توسط (320 امتیاز)
+2

در دیکشنری کالینز:

 1) N-COUNT: oft adj N, N in n A foothold is a strong or favourable position from which further advances or progress may be made.
  If British business is to have a successful future, companies must establish a firm foothold in Europe.

دیکشنری آریان پور:

 

to establish a foothold

جای پا باز کردن (جای پای محکم و مطمئن، پایگاه)

the guerrillas gained a firm foothold in the slums

چریک‌ها در محله‌های فقیرنشین جای پای محکمی باز کردند.

2 پاسخ

+1 رای
توسط (102k امتیاز)

To cement one's foothold 

+1 رای
توسط (320 امتیاز)

I wanna gain/establish a firm foothold in this company/organization.

پرسشهای مرتبط

+1 رای
2 پاسخ 669 بازدید
+1 رای
1 پاسخ 298 بازدید
فوریه 8, 2016 در فارسی به انگلیسی توسط silverman (28.8k امتیاز)
+1 رای
1 پاسخ 239 بازدید
+3 امتیاز
3 پاسخ 3.3k بازدید
سپتامبر 21, 2013 در فارسی به انگلیسی توسط JxckStrxw (18 امتیاز)
+2 امتیاز
1 پاسخ 32.5k بازدید
دسامبر 29, 2013 در فارسی به انگلیسی توسط Mahtab68 (21.6k امتیاز)
کلیه محتوای این سایت توسط کاربران در سایت چی‌میگن وارد شده است. حق کپی این مطلب با چی‌ میگن می‌باشد .

هدف اصلی سایت چی میگن کمک به شما در تبدیل جملات فارسی به انگلیسی،
تبدیل اصطلاح های فارسی به اصطلاحات انگلیسی، آموزش انگلیسی چه در کاربرد چه در استفاده روز مره انگلیسی، آشنایی با کاربرد اصطلاحات انگلیسی و همینطور برعکس، پیدا کردن معادل فارسی اصطلاحات تکنیکی انگلیسی است.

...