1- سایز دبه ایی, چهار لیتری, سایز خانوادگی
2- سر جاى اول گذارى ، دوباره گذارى ، تعويض ، جايگزيني ، جانشيني
3- دوباره, پرکن دوباره
4- نسخه دوباره پرکنی, تجدید نسخه قبلی
Instead of buying small hand soaps, buy a refill hand soap to save money.
بجای خریدن مایع های دستشویی کوچیک, یه دونه سایز بزرگ وردار. ارزون تر میوفته
I need to buy a refill cartridge for my printer.
باید کارتریج جوهر جدید برای پرینترم بخرم
A cup of coffee is $1.20, refills are free
قیمت یک فنجون قهوه یک دلار و بیست سنت میشه, دوباره پرکردنش مفته.
(فنجون اول پولیه, ولی دوباره مفت پرش میکنند)
a prescription refill
نسخه تکراری, تجدید نسخه قبلی
The number of patients granted refills at their pharmacies is unrecorded
تعداد مریض هایی که اجازه پیچیدن نسخه دوباره در داروخانه هاشون داده شده, ثبت نشده است.
a refillable lighter
مایع فندک پرکن, ریفیل فندک