پنجاه هزار پاسخ, ده هزار بازدید روزانه در پربیننده ترین سایت زبان- به ما در تلگرام ملحق شوید: @chiMigan

0 امتیاز
2.2k بازدید
در English to Persian توسط (2.4k امتیاز)
بازنگری شد توسط

You  start to see  the big picture

1 پاسخ

+3 امتیاز
توسط (49.3k امتیاز)

نکته اصلی
تصویر کلی
دید وسیع
از زاویه بالاتر


You  start to see  the big picture
اونوقت متوجه تصویرکلی داستان میشی
شما نکته اصلی تمام کار رو میبینی/درک مکینی

 

 

Picture
situation [singular] the general situation in a place, organization etc

* The worldwide picture for tribal people remains grim.

* the wider political picture

* Checks throughout the region revealed a similar picture everywhere.

big/bigger/wider picture

* We were so caught up with the details, we lost sight of the big picture ( = the situation considered as a whole).


Source: Longman Dictionary


picture
1- عكس
2- تصوير، فرتور، نگاره ، نقاشي ، ديسه
3- فيلم سينمايي (picture motion هم مي گويند)، (معمولا جمع ) سينما
4- رجوع شود به tableau
5- (مجازى ) مظهر، عين ، مثل
6- تصوير تلويزيوني
7- عكس انداختن ، تصوير كردن ، كشيدن
8- مصور كردن ، (با تصوير و غيره ) نشان دادن ، (مجازى ) ارائه دادن ، مجسم كردن
9- تصور كردن

پرسشهای مرتبط

0 امتیاز
2 پاسخ 940 بازدید
0 امتیاز
1 پاسخ 288 بازدید
اکتبر 8, 2021 در English to Persian توسط Nim (3.4k امتیاز)
0 امتیاز
0 پاسخ 187 بازدید
0 امتیاز
1 پاسخ 313 بازدید
آگوست 9, 2022 در English to Persian توسط F_B (2.5k امتیاز)
+1 رای
1 پاسخ 260 بازدید
کلیه محتوای این سایت توسط کاربران در سایت چی‌میگن وارد شده است. حق کپی این مطلب با چی‌ میگن می‌باشد .

هدف اصلی سایت چی میگن کمک به شما در تبدیل جملات فارسی به انگلیسی،
تبدیل اصطلاح های فارسی به اصطلاحات انگلیسی، آموزش انگلیسی چه در کاربرد چه در استفاده روز مره انگلیسی، آشنایی با کاربرد اصطلاحات انگلیسی و همینطور برعکس، پیدا کردن معادل فارسی اصطلاحات تکنیکی انگلیسی است.

...