پنجاه هزار پاسخ, ده هزار بازدید روزانه در پربیننده ترین سایت زبان- به ما در تلگرام ملحق شوید: @chiMigan

+1 رای
161 بازدید
در English to Persian توسط (263 امتیاز)

سلام ممكنه تو ترجمه جملات زير كمك كنيد؟

1) You must break out of the routine.

Get it? It's about freedom.

 

2) Let's go party.

 

3) You look at home here.

1 پاسخ

+1 رای
توسط (49.3k امتیاز)
انتخاب شد توسط
 
بهترین پاسخ

1- باید از حالت یکنواخت و خسته کن فرار کنی بیرون. حالیت هست؟ (میفهمی؟) موضوع آزادیه.

2- بریم مهمونی/ دور هم خوش گذرونی

3- اینجا ظاهرا راحتی (مثل خونه خودت راحتی)



routine >>>
1- كار (يا فعاليت يا روش و غيره ) روزانه ، كار هميشگي ، روال هميشگي ، جريان عادى ، برنامه ى روزمره ، روزمرگي
2- روزمره ، عادى ، هميشگي ، روالي ، هماره ، معمولي ، راهواره ، رويه
3- (نمايش ) برنامه ى كوتاه
4- (رقص ) ترتيب گام بردارى ، گام روال
5- (كامپيوتر) روال ، زيربرنامه


break >>>
1- شكستن ، خرد كردن يا شدن
2- شكستگي ، شكست ، ترك
3- پاره شدن
4- باز كردن ، گشودن
5- از شدت سقوط يا وزيدن چيزى كاستن
6- خراب شدن يا كردن (بيشتر در مورد ماشين آلات و ابزار)
7- نقض كردن ، تخلف كردن ، شكستن قانون و قول و غيره
8- نامنظم كردن ، صف را شكستن (در مورد سربازان )، (الكترونيك ) مدار را شكستن
9- (رابطه و غيره ) قطع كردن ، قهر كردن ، قطع
10- شكستن اعتصاب
11- ترك (عادت و غيره )
12- درهم شكستن (روحيه و اراده و غيره )، تباه كردن
13- شكستن سكوت يا يكنواختي و غيره
14- وقفه ، (در مدرسه و غيره ) تنفس
15- شايع شدن (خبر)، افشا كردن يا شدن
16- (ورزش ) ركورد (حد نصاب ) را شكستن
17- ناگهان تغيير كردن ، دگرگون شدن ، آغاز شدن يا كردن
18- شكستن موج بر ساحل
19- رمز و غيره را كشف كردن ، (مسئله ى جنايي و غيره را) حل كردن
20- دو رگه شدن صدا، (زبان شناسي ) دو آوايي شدن ، به صورت واكه ى مركب درآمدن ، مرتعش شدن (صدا)
21- شكستن و وارد شدن ، به زور وارد شدن يا باز كردن ، فرار كردن
22- (تنيس ) بردن دورى كه حريف در آن سرو مي زند، امتياز برده شده در اين دور (مي گويند: serve of break a يا break a)، (بيليارد واسنوكر و پول ) مجموع امتيازى كه بازيكن در هر نوبت كسب مي كند
23- رام كردن (به ويژه اسب )
24- (حقوق ) وصيت نامه را قانونابي اعتبار و باطل كردن


 party >>>
1- حزب ، هنگان
2- گروه ، هيات ، دسته ، اكيپ
3- مهماني ، سور، بزم
4- (عمل يا طرح و غيره ) شركت كننده ، همباز، طرف (معمولا با: to)
5- (عاميانه ) شخص ، يارو
6- حزبي ، وابسته به حزب ، هنگاني
7- وابسته به مهماني ، سورى
8- مهماني دادن يا رفتن ، سور دادن ، سورچراني كردن ، عيش و عشرت كردن ، نيش و نوش كردن
9- مشترك ، انبازين

at home >>
راحت ، آسوده ، آرامبخش

توسط (263 امتیاز)
+1
عالى و درجه يك هستىد استاد عزيزم. واقعا ممنونم

پرسشهای مرتبط

0 امتیاز
1 پاسخ 302 بازدید
ژوئن 26, 2022 در English to Persian توسط Daydreamer (263 امتیاز)
0 امتیاز
1 پاسخ 111 بازدید
ژولای 16, 2022 در English to Persian توسط Daydreamer (263 امتیاز)
0 امتیاز
1 پاسخ 161 بازدید
ژوئن 25, 2022 در English to Persian توسط Daydreamer (263 امتیاز)
0 امتیاز
1 پاسخ 145 بازدید
مه 25, 2022 در English to Persian توسط Daydreamer (263 امتیاز)

پر امتیاز ترین های هفته قبل

نام امتیاز هفته امتیاز کل
Cologny 89
36.8k
Shahrooz 73
595
Mahmoud Amini 30
11.2k

نفرات اول تا سوم امتیاز کل

Behrouz Bozorgmehr

304.1k
BK

101.8k
Tabrizi

74.1k
کلیک برای دیدن رتبه های کل
کلیه محتوای این سایت توسط کاربران در سایت چی‌میگن وارد شده است. حق کپی این مطلب با چی‌ میگن می‌باشد .

هدف اصلی سایت چی میگن کمک به شما در تبدیل جملات فارسی به انگلیسی،
تبدیل اصطلاح های فارسی به اصطلاحات انگلیسی، آموزش انگلیسی چه در کاربرد چه در استفاده روز مره انگلیسی، آشنایی با کاربرد اصطلاحات انگلیسی و همینطور برعکس، پیدا کردن معادل فارسی اصطلاحات تکنیکی انگلیسی است.

...